یکی از موضوعات داغ مورد جدال و بحث در زبان انگلیسی امروز جنسیت ضمیر سوم شخص مفرد است که از نظر بعضی باید با ارائه گزینه‌های جدید به جامعه اصلاح شود و از نظر بعضی چنین مسیری اصولاً اشتباه است و باید منتظر بود
تا تحول و تکامل زبان خود به خود روی دهد. درباره این بحث فضای سیاست‌زده‌ی زیادی وجود دارد. مجله‌ی اکونومیست یک مقاله‌ی کوتاه در این زمینه منتشر کرده که به بحث‌های زبان شناسی اشاره کرده که آیا می‌شود از داشته‌های زبان کنونی زبان استفاده کرد و آیا نسل جدید آمادگی تغییر زبان را دارد یا خیر.

فارسی زبانان به خصوص مردم ایران با این بحث آشنایی نسبی دارند. وقتی برای یک دهه فرهنگستان زبان فارسی با یک پروژه‌ی سیاسی-فرهنگی واژگانی را به جامعه پیشنهاد می‌داد مردم بعضی از واژگان را به مرور پذیرفت و بعضی را به سخره گرفت. به هر حال بعد از چند دهه تجربه فرهنگستان یک سری اصولی را نوشت و به عبارتی کار را سپرد به دست مردم فارسی زبان و متخصصین دانشگاهی که واژگان جدید را فارسی‌تر وارد زبان بکند.

فرهنگستان زبان فارسی وظیفه خودش را به نوعی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وام گرفته که زبان فارسی را قانوناً تنها زبان رسمی اسناد و قوانین و متون رسمی معرفی کرده. حالا من می‌خواهم به عبارت و واژه‌ای اشاره کنم که مدت‌هاست بحثش داغ است. این عبارت مرکب: «رجال مذهبی و سیاسی» که مورد بحث شده که شاید واژه به معنی عربی‌اش تنها مردان را صالح کرسی ریاست جمهوری می‌داند. این عبارت در اصل یک صد و پانزدهم قانون اساسی ایران جای خوش کرده:

اصل یکصد و پانزدهم: رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی‌الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.

وقتی نگاهی به معنی «رجال» در فرهنگ فارسی می‌اندازیم چند نکته درباره‌اش روشن است، واژه‌ای عربی، جمع «رجل» و به معانی چون «مردان» و هم «بزرگان» (فرهنگ فارسی معنی). در همینجا هر دو معنی واژه دیده می‌شود ولی از نگاه تحول زبان باید رفت و تحقیق کرد که مردم این کلمه را چگونه درک می‌کنند که البته بحث من الان نیست. من می‌خواهم مروری کنم بر نگاهی که فرهنگستان زبان فارسی درباره واژگان عربی مطرح کرده. چون به نظرم حداقل این نگاه تا حدودی راه و رسمی را برای پیدا کردن معنی فارسی کلمه را هم روشن می‌کند.

در وبسایت فرهنگستان زبان فارسی من دو سند پیدا کردم:

۱. اصول و ضوابط واژه‌گزينی‌. مصوّب جلسات پنجاه‌وهشتم (مورخ ۱۱/۷/۷۳) و يكصدوپانزدهم (مورخ ۲/۴/۷۶) شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی

۲. واژه‌سازی و واژه‌گزینی: اصول و ضوابط واژه‌گزینی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۲۹ مهر ۱۳۸۹ گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی

در سند اول، در توضیح اصل اول از ۹ اصل مطرح شده استفاده از واژه‌های عربی که فهم مطلب را برای عامه و حتی غالب تحصیل‌کردگان را سخت می‌کند نا مطلوب بیان کرده. در مثال کلمات عربی نا مطلوب را اینطور مثال زده: اطفاء حریق بجای آتش‌نشانی، یا احصائیه بجای آمار. مشخصاً واژه‌ی «رجال» یکی از مواردی است که حتی غالب تحصیل‌کرده‌ها می‌توانند درباره معنی فهم آن بحث کنند.

در سند دوم، بررسی تاریخی عمیق‌تری شده. مثلا گفته شده درباره واژگان عربی بیاییم در متون تاریخی تا قرن پنجم و ششم ببینیم که آیا واژه‌ی جایگزینی پیدا می‌شود یا خیر. چون بعد از این تاریخ در استفاده از واژکان عربی تا حدودی زیاده روی‌هایی شده. بعد در جای دیگر درباره استفاده از عبارات مرکب پیشنهاد شده که فارسی‌سازی را با رعایت ساختار زبان این مبدأ انجام دهیم. با این اوصاف شاید بشود واژه «رجال سیاسی» را به «سیاست‌مردان» به طور مثال ترجمه کرد.

و حالا اتفاقاً «سیاست‌مردان» بسیار بامعنی و قابل فهم است. با اینکه همین واژه هم می‌تواند خالی از مفهوم جنسیت مرد و زن باشد، وقتی واژه «سیاست‌زنان» را می‌توان در مقابل «سیاست‌زنان» قرار داد تا تایید بر جنسیت شود پیدا کردن واژه وامگرفته عربی با مفهوم زن سیاست‌مدار در فارسی نمیابیم. نه به این معنی نیست که واژه مرکب عربی نمی‌توان ساخت که به معنی زن سیاست‌مدار باشد، بلکه این واژه فارسی نخواهد بود. و اصولاً مراجعه به مفهوم یک کلمه در زبان عربی برای درک آن کلمه در متن قوانین ایران با اصل پانزده قانون اساسی در تناقض اشت که گفته باید برای اسناد رسمی و قوانین کشور باید از زبان فارسی استفاده کرد.

همه این اوصاف به کنار، وقتی درباره تحول زبان صحبت می‌کنیم در عمق مسئله شاهدی از تحولات فرهنگی در یک جامعه را می‌بینیم. یکی از جنبه‌هایی که الان سوال درباره جنسیت چنین عبارتی را ایجاد کرده به این دلیل است که در فرهنگ امروز ما اینکه سیاست‌مدار زن داشته باشیم قابل قبول است و استفاده و فارسی زبانان در فرهنگ امروز این واژه را با معنی عامش فراتر از جنسیت می‌تواند درک کند و استفاده کند.